نیازها و مطالبات دانشجویان از مسولین محترم روستا

قصد نداشتیم این متن را آلان منتشر کنیم ولی به خاطر اصرار برخی از دوستان مبنی بر ایجاد سالن مطالعه و کتابخانه ی عمومی در سطح روستا به ناچار آن را منتشر کردیم.

ما یک سری نیازها و کمبودهای فیزیکی در سطح روستا داریم مثلا خود بنده هرگاه که تابستان از دانشگاه برمی گردم احساس می کنم به یک مکان برای مطالعه و جمع شدن دانشجوها دور همدیگر، برای تبادل فکر، برای ارائه نظر و راه حل نیاز داریم زیاد مقدور نیست که همه ی ما برای همیشه خانه ی همدیگر یا مسجد جمع شویم  زمزمه های که ما از بعضی مسئولین یا بهتر است بگوئیم فرهنگیان روستا در این مورد می شنویم این است که ما افراد اهل مطالعه در روستا نداریم که بخواهیم به فکر سالن مطالعه یا کتابخانه باشیم پس اگر بخواهیم این گونه به قضیه نگاه کنیم چرا این همه مسجد در سطح روستا ساخته می شود؟ یعنی ما واقعا با کمبود مسجد مواجه هستیم؟ تازه این تعداد مسجدی که در حال حاضر وجود دارد نماز صبح را با 4 یا 5 نفر جماعت برگزار می کنند بنابراین نتیجه می گیریم که فرهنگ کتابخوانی و مطالعه نیز نیاز به زمان دارد و ما باید بستر و زمینه ی آن را مهیا کنیم. 

خواهش بعدی ما از مسولین این است که از دانشجوها در زمینه ای که تخصص دارند استفاده کنند و اجازه صحبت در مورد بعضی از مسائل را به آنها بدهند تا بتوانند در مورد بعضی از مشکلات راه حل هایشان رو بگویند و راه حل ارائه و پیشنهاد بدهند. به نظر ما باید حلقه واسط بین مدیریت شهر یا روستا و علم که همان دانشجویان هستند تشریح شود.آخرین خواهشمان این است که حرف دل جوانان و دانشجویان رو بشنوند دانشجویانی که موقعی که حرف دلشان را میگویند همراه با راه کار و راه حل است اگه نیازی دارند پیشنهادی هم برای رفع آن نیاز ارائه میدهند.